كابوس اعدام يك رييس‌جمهوري ديگر در كابل

جامع ترين اخبار پزشكي جهان را در اين وبلاگ مطالعه نماييد

كابوس اعدام يك رييس‌جمهوري ديگر در كابل

۱۷ بازديد

بازگشت طالبان به قدرت نشان مي دهد كه شما هرگز نبايد بازگشت به سياست را تصور كنيد و زمان به عقب بر نمي گردد. اشرف غني نمي خواهد از راهي كه براي دكتر نجيب اتفاق افتاده بازگردد ، حتي اگر او برگردد. به گزارش تيتر نيوز ، مهرداد كهدير در يادداشتي عصر ايران وقتي وزير …

كابوس اعدام يك رييس‌جمهوري ديگر در كابل https://titr-news.ir/2021/08/كابوس-اعدام-يك-رييس‌جمهوري-ديگر-در-كا/ تيتر نيوز Sun, 15 Aug 2021 22:15:23 0000 عمومي https://titr-news.ir/2021/08/كابوس-اعدام-يك-رييس‌جمهوري-ديگر-در-كا/ بازگشت طالبان به قدرت نشان مي دهد كه شما هرگز نبايد بازگشت به سياست را تصور كنيد و زمان به عقب بر نمي گردد. اشرف غني نمي خواهد از راهي كه براي دكتر نجيب اتفاق افتاده بازگردد ، حتي اگر او برگردد. به گزارش تيتر نيوز ، مهرداد كهدير در يادداشتي عصر ايران وقتي وزير …

بازگشت طالبان به قدرت نشان مي دهد كه شما هرگز نبايد بازگشت به سياست را تصور كنيد و زمان به عقب بر نمي گردد. اشرف غني نمي خواهد از راهي كه براي دكتر نجيب اتفاق افتاده بازگردد ، حتي اگر او برگردد.

به گزارش تيتر نيوز ، مهرداد كهدير در يادداشتي عصر ايران وقتي وزير دفاع از سرعت پيشروي طالبان شگفت زده مي شود يا اينكه براي رسيدن به پايتخت خود كابل هنوز دير نشده است و تأسيس امارت اسلامي را اعلام مي كند ، تعجب آور نيست اگر ديگران متعجب شوند. ” استثنا ، ايالات متحده ، كه به گفته رئيس جمهور فعلي جو بايدن در 20 سال گذشته يك تريليون دلار در افغانستان هزينه كرده و طالبان را سرنگون كرده است ، به سختي مي تواند شگفت زده شود.

در يادداشت قبلي نكاتي در اين باره وجود دارد و اين مقاله تحت بحث ديگري است. سرنوشت اشرف غني احمدزي رئيس جمهور فعلي چگونه خواهد بود و آيا وي “آخرين رئيس جمهور جمهوري اسلامي افغانستان” ناميده مي شود؟

خستگي اين است كه چندي پيش وقتي از اشرف غني سال شد كه “آيا شما آماده استعفا و به قدرت رسيدن به دليل پروژه آشتي هستيد؟” او پاسخ داد: “همه ما يك بار اين فيلم را ديديم و همه ما پايان غم انگيز آن را به خاطر داريم. من نمي خواهم بيش از يك بار فيلم را تماشا كنم.” اجازه دهيد بازيگر اين فيلم بمانم. “

وي گفت كه واضح بود كه وي از توطئه آخرين رئيس جمهور افغانستان ، دكتر محمد نجيب الله ، قبل از روي كار آمدن مجاهدين افغانستان و انصراف داوطلبانه از قدرت براي اعلام نيت خير خود و اعدام توسط طالبان پنج سال بعد ، اشاره كرد. پدربزرگ از دختر خواست كه اعتراض كند: “اين فيلم نبود.” افسانه مربوط به مردي بود كه در بين مردم به عنوان “قهرمان شهيد” شناخته مي شود. “

اين يك رويا است كه سرنوشت “احمدزي” ديگري را كه آخرين رئيس جمهور اتحاد جماهير شوروي در افغانستان بود اما اصلاحات اساسي را انجام داد و به همه هشدار داد كه اگر ما فقط به افغانستان و مردم اين سرزمين فكر نكنيم ، يك رويا است. فاجعه خواهد بود در اين زمان بود كه روسها به اشغالگري پايان دادند ، اما مجاهدين از سقوط “احمدزي” ، كه دكتر محمد نجيب الله احمدزي نبود ، اما به دكتر نجيب معروف بود ، قانع نشدند. هشتمين انقلاب ايران نه در كابل بلكه در يوسف آباد تهران. زيرا پس از كودتاي ماه مه 1978 سفير افغانستان در تهران شد.

نجيب الله در دوران مدرسه به عضويت حزب دموكراتيك خلق ماركسيست طرفدار درآمد و از فعالان دانشگاه كابل محسوب مي شد. با اين حال ، در دوران رياست جمهوري اش ، او يك ملي پوش دو پا شد ، ايدئولوژي كمونيستي را كنار گذاشت ، راه را براي توجه به غير ايدئولوژيكي به مردم اعلام كرد و منافع ملي را بر همه چيز مقدم دانست و گفت كه مي خواهد حرفه خود را دنبال كند. از پزشكي استفاده كنيد. بيماران بر اساس نژاد ، مذهب ، قوميت يا زبان طبقه بندي نمي شوند. وي در دوران دانشجويي عليه پادشاهي فعاليت كرد و دوبار زنداني شد.

با اين حال ، با كودتاي 27 مه 1978 ، سلطنت سرنگون شد و حزب دموكراتيك خلق به همراه حزب توحيد تحت حمايت شوروي در ايران به قدرت رسيدند. در اين زمان نجيب با شهرت و نفوذي كه به دست آورده بود رئيس سازمان دانشجويان كابل بود و تا فارغ التحصيلي در ژوئيه 1978 به عنوان سفير به تهران آمد. با اين حال ، او به جاي گوش دادن به دعوت هاي دولت ايران ، با ديگر سفيران رفتار متفاوتي داشت و از روحيه ضد سرمايه داري و ضد سلطنتي خود كه باعث شعله ور شدن انقلاب در ايران شد ، خشنود بود.

سفارت وي در تهران كوتاه بود ، اما او به مسكو رفت و در ژانويه 1978 ، هنگامي كه روسها به دعوت دولت ديكتاتوري وي به افغانستان حمله كردند ، به مسكو بازگشت و به كابل بازگشت و رئيس سرويس امنيتي افغانستان موسوم به KHAD شد.

همان طرز فكري كه درباره ساواك در زمان شاه در ايران وجود داشت براي خاد يكسان بود ، اما مانند ساواك ، جايي كه انقلابيون بين پاكروان و نصيري تمايز قائل شدند ، قضاوت درباره نجيب الله متفاوت بود. از كاملاً منفي گرفته تا در رأس يك سازمان امنيتي و مثبت انديشي به دليل روحيات مختلف.

پس از ببرك كارمل ، او رهبر و دبير كل حزب شد و با اعلام آشتي ، از مجاهدين خواست كه به برقراري صلح در افغانستان كمك كنند و وعده خروج از روسيه را داد.

او همچنين نام حزب دموكراتيك خلق را به حزب ميهني تغيير داد و تمام آثار كمونيسم را از بين برد ، اما اين براي مجاهدين كافي نبود. در واقع مجاهدين افغانستان دچار اختلاف شده اند. يكي نيروهاي مدارا كه عليرغم حمايت ايالات متحده ، عربستان سعودي و پاكستان ، مشتاق خواندن نخستين انقلابيون ايران و اسلام دموكراتيك بودند و سعي كردند به جاي امارت اسلامي ، در مقابل نجيب الله ، جمهوري اسلامي تأسيس كنند.

نجيب الله به قول خود وفادار ماند. زمينه خروج روس ها فراهم شد و قانون اساسي جديدي تصويب شد كه دل دموكرات ها و سنت هاي مذهبي را به دست آورد.

در فوريه 1988 ، تنها چند ماه پس از پايان جنگ هشت ساله ايران و عراق ، اتحاد جماهير شوروي از افغانستان خارج شد و به وزير دفاع نجيب اين شهامت را داد كه در سال آينده كودتا كند. سياست ليبرال باعث مي شود كه آنها شاهد كودتاي ديگر و سلطه نظامي باشند. بنابراين ، آنها در جستجوي قدرت بودند در حالي كه طالبان هنوز بخشي از مجاهدين بودند.

نجيب به آنچه او براي آشتي فرا مي خواند گوش نداد و وقتي ديد كه جنرال دوستم هيچ كنترلي بر شمال افغانستان ندارد ، تصميم گرفت استعفا دهد و كشور را ترك كند تا خونريزي متوقف شود. اما نيروهاي متحد من اجازه خروج از فرودگاه كابل را به وي ندادند و نجيب چاره اي جز پناه بردن به دفتر سازمان ملل متحد در كابل نداشت. دوره تصدي وي در اين دفتر پنج سال به طول انجاميد و در طول اين پنج سال سبقت الله مجددي و برهان الدين رباني رئيس جمهور جمهوري اسلامي افغانستان شدند. جمهوري تجربه كرده است.

مجاهدين در سال 1992 كابل را تصرف كردند و همانطور كه اشاره شد ، دكتر نجيب در مقر سازمان ملل متحد بود. طالبان همچنين خواهان مسيري بزرگتر و منزوي تر بودند ، و اكنون اين طالبان بودند كه با مجاهدين روبرو شدند و از شهري به شهر ديگر نقل مكان كردند ، و نه با خشونت كم و يا بدون رشدي كه امروز با خشونت شديد به كابل انجام مي دهند. و در اول اكتبر 1996 ، آنها دفتر سازمان ملل متحد را جستجو كردند ، نجيب الله و برادرش ، جنرال احمدزي را بركنار كردند و آنها را براي مشاهده عموم بر روي تير برق در ميدان آريانا كابل آويختند. جسد پايين نيامد.

اين اقدام موجي از ترس و نفرت را برانگيخت كه آغاز حكومت پنج ساله طالبان در افغانستان بود. در ايران ، رئيس جمهور جديد با انتقاد و رد اسلام طالبان به قدرت رسيد. تابستان سال آينده ، طالبان ديپلمات ها و روزنامه نگاران ايراني را در مزار شريف كشتند تا اينكه در سال 2001 توسط ايالات متحده سرنگون شدند و چه كسي مي تواند تصور كند 20 سال بعد بدون مقاومت بازگردد؟

اكنون ، بيست سال بعد ، با نگاهي به اشرف غني ، رئيس جمهور كاري است كه او انجام خواهد داد. آيا او دستور مقاومت مي دهد؟ با چه حمايت و گرمي؟ يا در بيانيه اي استعفا داد و توضيح داد كه نمي خواهد افغانستان به خون كشيده شود. عبارتي كه نجيب الله به خاطر دارد ، اما خود او در مقام آخرين رئيس جمهور قبل از مجاهدين قرار دارد ، با اين حال ، اين بار ، طالبان گفتند هر كس را تسليم كند اخراج خواهند كرد.

اشرف غني در فكر پايان دوره رياست جمهوري خود بدون تكرار كابوس هاي دكتر نجيب الله بود. اگرچه هر دو رئيس جمهور بودند ، اما هر دو با طالبان روبرو بودند و البته هر دو “احمدزي” هستند.

رئيس جمهور افغانستان كه ممكن است ظرف چند ساعت استعفا دهد يا اخراج شود ، متوجه مي شود كه پشتون و طالبان براي نجات جان او كافي نيست زيرا نجيب نيز پشتون بوده است. دانستن اينكه روابط وي با سازمان هاي بين المللي تضمين نمي شود زيرا نجيب به دفتر سازمان ملل متحد به مدت 5 سال پناهنده شده بود.

او بايد فوراً تصميم بگيرد كه بماند يا قدرت را كنار بگذارد. اگر به دست طالبان بيفتد بعيد است كه سرنوشت داكتر نجيب الله را سالها بعد تكرار كنند. زيرا در آن زمان طالبان آنقدر مي خواستند روي خود تمركز كنند و بر سيستم جهاني مسلط شوند كه مجسمه هاي بودا را براي پاسخ به ديدگاه هاي او به زمين انداختند و اين بار او بايد جهان بيني خود را تغيير دهد و بگويد كه او خشن است. نه يك عامل.

يكي از بازي هاي زمان اين است كه جنرال دوستم اين بار در كنار اشرف غني ايستاده است ، اما شواهد نشان نمي دهد كه نشانه اي از مقاومت در برابر طالبان وجود دارد …

اگر قرار بود كنفرانسي برگزار شود ، اي كاش از فوكوياما دعوت مي شد تا بگويد آيا هنوز به نظريه پايان تاريخ اعتقاد دارد و ليبرال دموكراسي اجتناب ناپذير است.

بازگشت طالبان به قدرت نشان مي دهد كه شما هرگز نبايد بازگشت به سياست را تصور كنيد و زمان به عقب بر نمي گردد.

اشرف غني نمي خواهد از راهي كه براي دكتر نجيب اتفاق افتاده بازگردد ، حتي اگر او برگردد.

در آگوست 1400 ، اشرف غني وضعيت محمد نجيب الله در اكتبر 1375 و رضا شاه پهلوي در سپتامبر 1320 را درك مي كند. ما يك داستان زيبا تعريف كرديم. در 16 سپتامبر 1941 ، رضاشاه شنيد كه روس ها گفته اند اگر به تهران برسيم و او هنوز در قدرت و پادشاه باشد ، پوست او را احيا مي كنيم. اشرف غني تاريخ ايران را آنقدر خوب نمي داند كه اين جزئيات را بفهمد ، اما كدام يك از ساكنان كابل پيكر داكتر نجيب الله را به خاطر مي آورد؟

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.